عشق نهان
اگر غیر از خدا کسی یا چیزی وجود داشت ، لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم
آنگاه ذات هستی دیگر یگانه نبود.
هیاهوها را بخوابان !
آهنگ یگانگی هستی را خواهی شنید ...
آهنگ یگانگی هستی ، زمزمه زنده ی خداست ،
که در گنبد جان تو می پیچد ...
دل یخ زده ات را در آفتاب اشراق بگذار ، آب شو !
آنگاه با نفس های خدا جاری شو ...
بدین سان چشمی شو برای خدا تا با آن ببیند؛
گوشی شو برای خدا تا با آن بشنود؛
دلی شو برای خدا تا با آن مهربورزد ...
خدایی شو ، خدا شو !
بگذار خدا خود را با تو ببیند ،
بگذار خدا با خود ببیند ...
بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش
را با جدائی به سرانجام رسانی .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترین احساس زندگی است .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه گذاشتن سدی در برابر رودی است که از چشمانت جاری است.
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست،
بلکه یخ بستن وجود آدم ها و بستن چشمها است
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد
لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پُر شیار
لمس کن لحظه هایم را
تویی که نمی دانی من که هستم
لمس کن این با تو نبودن ها را
لمس کن
Design By : Pars Skin |